دسته: شعر
-
طالبان
طالبان فرخ نعمت پور این روزهاحالم را گرفتەاند طالبان. دمشان گرم!با شلوارهای کوتاەریش بلندکلاشینکوفهای قدیمیو پایین تنەای کە دنبال دخترکان هشت نه سالەهر دری را می زننددر شهر و روستاهای جنگزدە. و با پیکر گلولەباران شدەزنی کە زمانینە، همین چند لحظە قبلاز برابری زن و مرد می گفت. دمشان گرمبا آن دهن بدبوی قرون وسطائیکە […]
-
مهاجرت
مهاجرت در اینستاگرام از جائی از سرزمین خاطرەها پرسیدەای چگونە می گذرانم روزگارم را؟ سیگارم را روشن می کنم کسی در آن سوی فیس بوک از همین همسایە بغلی می خندد. مهم نیست بە من یا بە تو می گذرانم روزگارم را با موبایلی در دست و کامپیوتری در بغل با خواندن با نوشتن و […]