دسته: دوستان ترجمه شعر
-
برف
برف (برگردان از کردی: بابک صحرانورد شعری از فرخ نعمت پور) «سال ها» از تبار برف بودندنرم نرمک بر ما هبوط کردندآرام آرام پا به سن گذاشتیم.لایه ای از شعاع نور چونان کفن ما را در برگرفتپیری، ما را منوّر کرد؛ با همان پوستِ پُرچین و چُروک مُرده اش؛ ایام رفته را به بند کشید.*** در فکر و […]
-
راه ها
(برگردان از کردی: بابک صحرانوردشعری از فرخ نعمت پور) راه ها روزها به آرامی می گذرند،آن کبوتری که سال ها قبل پروازش دادمدیگر بر هیچ بامی سکنی نگرفت؛لحظات چه آهسته می گذرندو من با آنها گام برمی دارم. دیگر من، همان پسربچه ی لجباز نیستم.صدای مادرم که در قاب پنجره ایستاده، باز به گوشم می¬رسد:-کجا می […]