دسته: کتاب
-
بازگشت بیهوده
بازگشت بیهوده مجموعه داستان: بازگشت بیهودهنویسنده: فرخ نعمت پور “آنچە مورد علاقە من است کشفیات پوچی نیست، بلکە نتایج آنهاست.” آلبرت کامو فهرست: (داستانها):1- اوکراین مُرد2- بر فراز هیمالایا3- بازگشت بییهوده4- خواب وحشتناک5- بهترین شغل دنیا6- در خدمتم7- سه حادثه بزرگ8- در عربستان9- کوچه بن بست10- سیاه – سفید11- تلویزیون روی دیوار12- قاب خشک14- سرانجام […]
-
جنگ و گلهای یاس مادر
جنگ و گلهای یاس مادر رمان: جنگ و گلهای یاس مادر ژانر: رمان نویسنده: فرخ نعمت پورچاپ اول ، چاپخانه 49 کتاب ، سوئد جنگ شب را زیبا می کند، و این شاید تنها شعری باشد کە جنگ بلد است، و آن را می نویسد و می خواند. و آدم جنگزدە از روز بیزار است. […]
-
چنین گفت محمد
رمان: چنین گفت محمدژانر: روایتی – فلسفینویسنده: فرخ نعمت پورچاپ اول ، چاپخانه 49 کتاب ، سوئد پروردگار ندا برآورد کە “حق داری. شک کفر نیست. کفر حقیقی آنجائیست کە بگوئی و نتوانی برآوردە سازی. و من موجودی ساختم کە با ۱۲۴ هزار پیامبر نتوانستم بە راە راست هدایتش کنم. و دیگر، پیامبر دگری در […]
-
شبی ماهی سیاه کوچولو به خوابم آمد
شبی ماهی سیاه کوچولو به خوابم آمد اثر: شبی ماهی سیاه کوچولو به خوابم آمدژانر: داستان برای نوجوانانچاپ اول ، چاپخانه 49 کتاب ، سوئدنویسنده: فرخ نعمت پور از آن زمانی کە ماهی سیاە کوچولو منزل خود را در جویبار کوچک ترک کردەبود و بە دریا رسیدەبود، سالهای زیادی می گذشت. ماهی سیاە کوچولو حالا با دوستش در دریا زندگی […]
-
سالهای جنگ
رمان: سالهای جنگنویسنده: فرخ نعمت پورچاپ اول ، چاپخانه خانە وفایی ، کردستان ، اربیل رمان: سالهای جنگنویسنده: فرخ نعمت پورچاپ دوم ، چاپخانه 49 کتاب ، سوئد جنگ یک واقعیت است کە بعدا مانند همە واقعیتهای دیگر تبدیل بە خاطرە می شود، پس می شود گفت کە هم یک واقعیت است و هم یک […]
-
یک روز قبل از عاشورا
یک روز قبل از عاشورا چاپ اول رمان: یک روز قبل از عاشورانویسنده : فرخ نعمت پورچاپ دوم: وەشانخانەی 49 کتێب ، سوئد در باب “یک رو قبل از عاشورا“ “با تاریخ می توان اندیشید، اما نمی توان زندگی کرد”، اولین جملەای است کە قبل از شروع متن رمان با آن در این کتاب برخورد […]
-
ماجراهای بابا
ماجراهای بابا چاپ اول مجموعه داستانهای به هم پیوسته بابائی کە سوارشد، بابائی کە پیادەشد بابا سوار هواپیما شد. بابا آرام گریە می کرد. مادر با دستمالی آگین بە عطر فرانسە صورت غمگین بابا را پاک کرد. بابا گفت “این ناعادالنە است، چرا من باید سوار هواپیما شوم و آن دیگری از هواپیما پیادە شود؟ […]