ماجراهای بابا
ماجراهای بابا
چاپ اول
مجموعه داستانهای به هم پیوسته
بابائی کە سوارشد، بابائی کە پیادەشد
بابا سوار هواپیما شد. بابا آرام گریە می کرد. مادر با دستمالی آگین بە عطر فرانسە صورت غمگین بابا را پاک کرد. بابا گفت “این ناعادالنە است، چرا من باید سوار هواپیما شوم و آن دیگری از هواپیما پیادە شود؟ مادر گفتم “آە عزیزم،… دلکم!” و بابا هرهر زد زیر گریە. بابا نمی دانست کە بابابودن بە سوار هواپیماشدن و پیادەشدن از آن نیست. هوا آرام بود. هوا یخبندان بود. باد سردی می وزید. ابرها بی خیال در آسمان می گذشتند. بابا سری بلند کرد و گفت “من کارخانە داد، من آزادی بە زنان داد، من آباد کرد، من اربابها را آوارەکرد و بە رعیت ها زمین داد،… اما این حال و هوا چرا؟… این ناعادالنە است،…
رمان: ماجراهای بابا (مجموعه داستانهای بهم پیوسته)
نویسنده : فرخ نعمت پور
چاپ دوم: وەشانخانەی 49 کتێب ، سوئد
این رمان از جانب “کانون فرهنگی رود” کشور سوئد برگزیده شد.
ئەم ڕۆمانە لە لایەن “ناوەندی کولتوری رۆد” لە وڵاتی سوئێد پەسەند کرا.
برای خواندن و دانلودpdf کتاب ، اینجا را کلیک نمایید: ماجراهای بابا
دیدگاهتان را بنویسید